۲۵
فروردين ۹۳
امروز امیدم یه شعر زیبا برام فرستاد وگفت که این متن همون ترانه ایه که ازم خواسته بود دانلود کنم و من بهش گفتم نمیکنم! واقعیت اینه که من فقط ترانه هایی رو دوس داشتم که امید خودش میذاشت تو وبلاگ برام یا برام می فرستاد. به همین خاطر قبول نکردم که خودم سرچش کنم. اونم نگفت که برام میفرسته!منم نرفتم دنبالش... اما حالاشعرشو برام نوشه بود...
اینم از شعر سیمین بهبهانی، فرستاده شده توسط امید عزیزم:
چرا؟
چرا رفتم؟
چرا رفتم نموندم؟.....
...
چرا رفتی چرا من بیقرارم
به سرسودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی چرا من بیقرارم
خیالت گرچه عمری یار من بود
امیدت گرچه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساغرم ده...
۹۳/۰۱/۲۵